از مصلحت نظام تا مصلحت شخصي

 

فاطمه رجبي

انتشار نامه محرمانه حضرت امام(س) توسط دفتر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، گوشه‌اي از پروژه مافياي قدرت و ثروت را نمايان ساخت. در اين ماجرا، ملت جداي از ساده‌انگاري‌ها، سطحي‌نگري‌ها و يا پندآموزي‌هاي قيم‌مآبانه، شاهد واقعه ديگري بود. نزاع كلامي ميان هاشمي و رضايي و .. نيازمند بحث نيست، چرا كه ملت به‌ خوبي مي‌داند كه اين افراد هم‌اكنون در مجمع تشخيص مصلحت نظام، تدوين كننده مسايل بسيار هستند؟! آيا همين افراد، سفر به آمريكاي خاتمي را توجيه نكردند، و به دنبال «معجزه دانستن دستاورد 16 سال گذشته» تلاش نداشتند؟!

اما از چند نكته نمي‌توان چشم پوشي كرد:

1- دفتر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با رياست «محسن هاشمي»، نقش كليدي يافته است. اين دفتر سياست‌بازي‌هاي قدرت‌مدارانه و جريان سازي‌هاي تخريب‌گر را بي‌مهابا به وسيله ابزارهاي مختلف منتشر مي‌كند. اين دفتر از هر پاسخگويي و مسئوليتي مصونيت دارد و بي‌هيچ هزينه‌اي برنامه‌هايش را يك‌به‌يك دنبال مي‌نمايد! چرا؟ آيا «هاشمي رفسنجاني » بر دفتر مسلط است؟ در هر صورت اسناد محرمانه كشور و نظام در دستان رئيس دفتر مجمع تشخيص مصلحت نظام بازيچه شده است!

2- انتشار اين نامه مسأله كوچكي نيست. حيثيت نظام را بازيچه «قدرت و ثروت» قرار دادن، هزينه سنگيني دارد كه قطعاً بايد به‌وسيله عاملان آن پرداخت شود. آن‌روز كه گفته شد ايجاد كنندگان فضاي مسموم، با همدستي و همدلي قيم‌مآبان براي افرادي خاص «خط قرمز» ايجاد كرده‌اند؛ وقتي اظهارگرديد ماجراي 15 خرداد در قم و ضرب‌وشتم، دستگيري و مجازات سنگين براي چند طلبه به جرم درخواست پرسش از هاشمي، به معنای ايجاد «مصونيت الهي- سياسي» برای وی ی باشد، وقتي انتقاد به سفر فاجعه‌بار «خاتمي» به آمريكا، تخريبي گسترده به وسيله راست و چپ را به همراه آورد و ... اين همه، يعني «بقاي حريم امن و مصونيت‌ساز براي چند نفر خاص»... از اين روي منتشر شدن نامه محرمانه ، نباید مسأله‌اي غیر قابل انتظار باشد.

3- در هر كشور و حكومتي اسناد محرمانه بسيار وجود دارد كه ممكن است هرگز انتشار نيابد. تعويض دولت‌ها، جابجايي جناح‌ها و كارگزاران در اين امر ثابت كه به بنيان رژيم‌ها وابسته است، تأثيرگذار نيست. به‌ويژه كشورهايي كه با انقلاب و جنگ روياروي بوده‌اند. حال چگونه كساني كه «خردگرايي» را بارها براي «اصول و ارزش‌هاي مقدس» اولويت داده، و خود را مظهر خردمندي  مي‌دانند، به اين آساني مرزهاي مصالح و منافع كشور و ملت، را در هم شكسته و مي شكنند؟

4- به‌گونه طبيعي و طبق رفتارهاي سياسي اصلاح طلبان، به‌ويژه محفل تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص، دستاوردهاي دولت نهم، ‌نه قابل تحمل‌ است و نه بايد به ثمر نشيند!! به همين جهت به نظر مي رسد، در انتشار اين نامه تحت‌الشعاع قراردادن دست آوردهاي ديپلماتيك سفر  اخير رئيس‌جمهور هم مدنظر بوده است.

5- برخي از همان روزهاي اول مسئوليتشان در قوه مجريه در سال هاي ابتدايي دهه 70 درصدد «هراساندن ملت از جنگ» به منظور حاكم كردن فرهنگ سرمايه سالاري بودند. و از اين رو راهكارهاي گوناگون ‌اعم از ارزش‌زدايي از بسيج و فرهنگ بسيج، تحليل‌هاي به اصطلاح خردگرايانه نمونه‌هاي بارز آن است. هنوز از خاطره ها نرفته كه برخي به عنوان آخرين حربه تبليغاتي در انتخابات نهم، با طرح شبهه ايجاد جنگ، به زعم خود در ميان ملت دل‌نگراني كردند، تا شايد از احمدي نژاد روي‌گردان شده، و كانديدايي را كه طالب صلح و بيزار از رويارويي با سلطه‌گران است، برگزينند!! از اين روي، اين گمانه نزديك به صحت است كه با انتشار نامه مربوط به جنگ درصدند با وحشت آفريني در جامعه اي است كه به بركت ظهور سوم تير، بازگشت به افتخارات شهادت‌طلبي و رشادت خواهي را در نسل سوم تجربه مي‌كند.

6- مسأله انرژي هسته‌اي و ايستادگي احمدي‌نژاد در برابر زورگويي‌ها و باج‌خواهي‌هاي غرب،‌ ذلت پذيري‌هاي تعليق سه‌ساله را بيش از گذشته نمایان ساخته است و اکنون تمام ملت نسبت به آن اظهار بيزاري مي‌کنند. بنابراين افشا يا انتشار يكي از اسناد كاملاً محرمانه نظام، پس از نزديك به دو دهه فاصله، راهكاري است كه در نظر اين تشخيص‌دهندگان مصلحت نظام!! مي‌تواند آب رفته را به جوي بازگرداند»!!

7- نامه منتشره از آنجا كه مربوط به حضرت روح‌الله (س) است، بي‌گمان بركات آن روح قدس را در كالبد جامعه منتشر كرد. به‌همين جهت عليرغم انگيزه و هدف عاملان انتشار آن، يك مسئله را ثابت كرد و آن اين كه، دفتر يا مركزي كه اين گونه چوب حراج به منافع و مصالح ملي مي زند،‌ صلاحيت نگهداشتن اسرار نظام را ندارد. و به نظر مي رسد بايد هرچه زودتر كليه اسناد طبقه بندي شده ملي را از دست كساني كه براي ثبات و بقاي «قدرت» هر عملي را خودسرانه انجام مي‌دهند، خارج كرد.